
ماهیت شهر هوشمند
تعاریف متعددی از شهر هوشمند داریم که در اکثر آنها شهر هوشمند؛ شهری است که با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات سعی در افزایش بهرهوری عملیاتی شهر دارد که خود شامل به اشتراک گذاری اطلاعات بین کلیه دستگاههای خدمات دهنده و بهبود خدمات شهروندی است. در اینصورت نگاه به شهر هوشمند بیشتر جنبه سخت افزاری پیدا کرده و خلاقیت و نوآوری در مسیر فراهم کردن زیرساختها میرود. این درحالی است که نگاه نرم افزاری به شهر هوشمند، آنرا شهری پویا، خلاق و نوآور می داند که در آن مشارکت شهروندی در بهبود خدمات شهری در اولویت قرار میگیرد. در این مقاله قصد داریم با نگاهی دو جانبه به چیستی شهر هوشمند بپردازیم.
- تاریخچه شهر هوشمند
- ابعاد شهر هوشمند
- بازیگران شهر هوشمند
- شهر هوشمند نوآور
تاریخچه شهرهوشمند
مفاهیم اولیه شهر هوشمند به دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی بازمیگردد. در آن زمان، ادارهی آنالیز و تحلیل جامعه در شهر لس آنجلس (Los Angeles’s Community Analysis Bureau)، از دیتابیسهای مختلف، تجزیه و تحلیل خوشهای و عکاسی هوایی مادون قرمز استفاده کرد تا دادههای مختلفی را جمعآوری کند. با آنالیز این دادهها، مسئولان شهری توانستند مشکلات مختلف را شناسایی کنند و با تخصیص منابع به مکانهای خاص، فقر را کاهش دهند. پس از این اقدام، سه نسل متفاوت شهر هوشمند پدید آمدند.
شهر هوشمند نسل اول با کمک شرکتهای فناوری گسترش یافتند. این نسل شهر هوشمند، با وجود عدم آگاهی شهرداریها بر فواید شهر هوشمند، بر روی اجرای
طرحهای فناورانه در شهرها متمرکز شدند. بر خلاف اولین نسل شهرهای هوشمند، در Smart City 2.0، مدیران آیندهنگر در شهرداریها به گسترش شهر هوشمند کمک کردند.
در سومین نسل از شهرهای هوشمند، نه شهرداریها و نه شرکتهای فناوری، رهبری این جریان را در دست ندارند؛ بلکه، یک مدل جدید همکاری در ایجاد شهر هوشمند به وسیلهی شهروندان، به وجود آمده است. در این مدل جدید، مفاهیمی مانند عدالت و سایر مسائل مربوط به زندگی اجتماعی انسانها نیز در شهر هوشمند گنجانده شدهاند.
ابعاد شهر هوشمند
محققان بسیاری با هدف روشن ساختن آنچه یک شهر هوشمند را به وجود میآورد، این مفهوم را به خصوصیات و ابعاد متعددی تقسیم کردهاند و علت آن را پیچیدگی شهر هوشمند به عنوان یک رویکرد جامع عنوان میکنند. محققان بر اهمیت یکپارچگی ارگانیک سیستمهای مختلف (حمل و نقل، انرژی، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، ساختمانها، زیرساختهای فیزیکی، غذا، آب و امنیت عمومی) در ایجاد یک شهر هوشمند تأکید میکنند. محققانی که از این یکپارچگی شهر هوشمند حمایت میکنند، اغلب بر این باورند که در یک محیط متراکم مانند شهرها، هیچ سیستمی نمیتواند در انزوا عمل کند.
محققان در تلاش برای ترسیم خصوصیات یک شهر هوشمند چهار بعد را معرفی میکنند:
بعد اول: مربوط به استفاده از طیف وسیعی از فناوریهای دیجیتال و الکترونیک برای یک شهر سایبری، دیجیتال، اطلاعاتی یا دانشمحور است.
بعد دوم: استفاده از فناوری اطلاعات برای متحول کردن زندگی و شغل یا کسب و کار است.
بعد سوم: مدنظر قرار دادن فناوری اطلاعات و ارتباطات در زیرساختهای شهری است.
بعد چهارم: هدایت فناوری اطلاعات و ارتباطات و مردم با همدیگر به منظور افزایش نوآوری، یادگیری و دانش است.
گیفینگر و همکاران چهار جزء را برای شهر هوشمند شناسایی کردهاند؛ صنعت، آموزش و پرورش، مشارکت و زیرساخت.
چه افرادی در صحنه اسمارت سیتی نقش دارند؟
در یک نگاه کلی به ابعاد شهر هوشمند میتوان دریافت که دولتها، شرکتهای فناوری و شهروندان سه ضلع شهر هوشمند را تشکیل میدهند.
نقش دولتها در بعد سوم شهر هوشمند که فراهم سازی زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیز نظارت بر حسن اجرای به اشتراکگذاری دادهها بین دستگاههای مختلف خدمات دهنده است.
شرکت های فناور می توانند با فراهم شدن زیرساختها توسط دولتها، در ارایه خدمات به شهروندان و حتی زیرمجموعه های دولتی نیز کمک کننده باشند، به این ترتیب سبب کوچک شدن دولتها نیز شده و در بسیاری موارد هزینه های آنها را کاهش میدهد.
اما بازیگر سوم که هم میتواند نقش مصرف کننده خدمات ارایه شده را داشته باشد و هم مشارکت کننده در شناخت و حل مشکلات و مسائل شهری؛ شهروندان شهر هوشمند هستند. شهروندان ضمن اینکه نیازمند به آموزش و فرهنگسازی برای زندگی در شهر هوشمند هستند باید برای نوآوری در حل معضلات اجتماعی و
شهری نیز پرورش یابند. هرچند این واقعیت قابل انکار نیست که نمی توان همه شهروندان را همسو با اهداف دولت ها و حاکمیتها کرد و همیشه هستند گروه هایی که ساز مخالف میزنند اما در نسل سوم شهر هوشمند تلاش برای جلب مشارکت مردمی در طرحها و حل معضلات شهری و اجتماعی آنهاست.
بعنوان مثال شهر وین در اتریش، یکی از پیشروان شهر هوشمند نسل سوم است. در این شهر، ساکنان در امور مختلف وارد شدهاند و با همکاری نهادهای گوناگون به حل مشکلات میپردازند. برای مثال، شهروندان در یک پروژهی نیروگاه خورشیدی سرمایه گذاری کردند و یک شرکت خصوصی با نام Wien Energy، مسئول اجرای طرح شد. همچنین، در شهر وین، ساکنان نقش اساسی در حل مشکلاتی مانند تبعیض جنسیتی و یافتن محل سکونت دارند.
نوآوری به سبک شهر هوشمند!
وقتی از نوآوری صحبت میشود کنار آن خلاقیت نیز به ذهن میرسد، خلاقیت یک گام عقب تر از نوآوری است، افراد زیادی در مواجهه با یک چالش ایدههای نو به ذهنشان خطور می کند اما عده کمی هستند که بدنبال پخته تر شدن و تحقق آن ایده هستند اینها همان افراد نوآور هستند اکثر کشورها به این باور رسیدند که در تحقق شهر هوشمند صرفا فراهم کردن زیرساختها و بعد فناوری آن نمی تواند موفقیت آنرا تضمین کند آنچه بعنوان روح یا بعد نرم افزاری شهر هوشمند است فرهنگ، سبک زندگی و مهارتهای فردی و اجتماعی شهروندان آن است. هرچقدر در طرح ها و راهکارهای حل معضلات اجتماعی و شهری شهروندان آگاهتر باشند، مهارت های زندگی را بهتر بشناسند و توانایی عمل به آنها را داشته باشند پذیرش بیشتری نسبت به تغییراتی که فناوری در زندگی آنها خواهد داشت، دارند و همین امر سبب بوجود آمدن نقطه مشترک بین آنها میشود. وجود این نقطه یا هدف مشترک سبب همدلی و همراهی بیشتر بین افراد شده و در نتیجه ضریب مشارکت مردمی را بالا میبرد.
همچنان که شاهد هستیم در طول تاریخ بشر هرجا هدف و نقطه مشترکی بوده، گروههایی تشکیل شدند، باهم گفتگو و شور کردند و خروجی آن اقدامی نوآورانه برای حل مسئلهای در جامعه بوده است. به این ترتیب در نسل سوم شهر هوشمند کشورها حداقل به همان اندازه که به سخت افزار لازم برای تحقق شهر هوشمند توجه دارند به نرم افزار آن نیز توجه داشته و روی شهروندان خود سرمایه گذاری میکنند.
در کشور ما نیز نمونههای متعددی از این نوآوری های اجتماعی دیده میشود که متاسفانه باندازه کافی به آنها برای الگوبرداری توجه نشده است، پایگاههای مردمی درمساجد، کانونهای مشارکتی در فرهنگسراها و طی سالهای اخیر مراکز نوآوری اجتماعی در برخی دانشگاهها نمونههایی از این مراکز هستند که میتوانند در تحقق شهر هوشمند بعنوان شهر نوآور و افزایش ضریب مشارکت مردمی سهم بسزایی داشته باشند.
نویسنده: ستاره امیری
این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟
نتیجه 5 / 5. تعداد رای دهندگان 3



